آمریکا پس از تبادل زندانیان، به دنبال بازگشت به برجام است/ آمریکاییها با ریلگذاری فرهنگی به دنبال تقابل برهنگی و حجاب در ایران بودند
تاریخ انتشار: ۲۹ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۲۳۲۶۱
مشاور عالی فرمانده کل سپاه گفت: آمریکا در فاز اول به دنبال آزادسازی پولها و زندانیان و بعد از آن به دنبال افای تیاف و بعد از آن به دنبال برگشتن به برجام است.
به گزارش مشرق، حجتالاسلام والمسلمین حسین طائب در مراسم بزرگداشت شهید آرمان علی وردی که در مرکز تربیت پاسداری علویون در قم برگزار شد، طی سخنانی اظهار کرد: استکبار در سال گذشته با داد زدنهای بلند و حضور در اغتشاشاتی با پشتیبانی همه جانبه به دنبال خاموش کردن نور انقلاب بود اما از نصرتهای الهی غافل شدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با اشاره به سخنان رهبری مبنی بر تغییر نظم جهانی و انزوای آمریکا در این نظم گفت: انتقال قدرت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و علمی از غرب به آسیا و گسترش قدرت مقاومت در برابر زورگویان از نتایج تغییر نظم جهانی خواهد بود و تغییر هندسه قدرت در جهان طی هفت سال آینده را دولتهای مختلف پیشبینی کردهاند.
* تقابل تاریخی ارزشهای آمریکایی با ارزشهای اسلامی
مشاور عالی فرمانده کل سپاه با طرح این مسئله که جایگاه انقلاب اسلامی در سال ۲۰۳۰ باید از اکنون پیشبینی و برنامهریزی شود، تصریح کرد: ۲۴۷ سال پیش ۱۳ مستعمره انگلیس در آمریکا دورهم جمع شدند و یک بیانیه دادند که استقلال آمریکا از انگلیس را اعلام کردند و در این بیانیه تاکید داشتند که ما به دنبال آزادی، برابری، خوشبختی، علم و ارزشهای دیگری هستیم تا این ارزشها را بنام آمریکا جهانی کنیم و از مستعمره انگلیس خارج شویم.
وی خاطرنشان کرد: در سال ۱۸۷۹ میلادی این ارزشها را در قانون اساسی آمریکا بردند و اعلام کردند که این ارزشها را با افزایش قدرت نظامی آمریکا، فتح دیگر سرزمینها، افزایش قدرت اقتصادی و دیپلماسی آمریکا و توسعه افکار آمریکایی با استفاده از بستر رسانه دنبال خواهند کرد تا پایان جنگ جهانی دوم اولویت را به جنگ سخت اختصاص دادند اما بعد از جنگ جهانی دوم از قدرت نرم سخن به میان آورده و در سال ۱۹۴۸ در منطقه اسرائیل را شکل دادند و مدعی بودند که با انحصار قدرت، ثروت و پرستیژ باید ارزشهای آمریکایی را بر سایر ارزشهای ملل به ویژه ارزشهای اسلامی غلبه دهیم.
طائب گفت: هر چند در آن دوران ارزشهای اسلامی جایگاه ویژهای نداشت و بیشتر ارزشهای مارکسیستی در مقابل ارزشهای آمریکایی بود اما بعد از ۳۱ سال، انقلاب اسلامی ایران شکل گرفت و ارزشهای اسلامی به میدان آمد.
وی افزود: ابرقدرتها به دنبال این بودند که انقلاب اسلامی شکل نگیرد و اگر هم شکل گرفت ضعیف باشد به همین علت هم جنگ را تحمیل کردند، ترور را در اولویت قرار دادند و کشور را تحریم کردند و به این امیدوار بودند که ایران ضعیف و درون گرا شود اما نشد.
طائب تصریح کرد: آمریکاییها بعد از فروپاشی شوروی گفتند که در جنگ سرد توانستیم ارزشهای خود را بر ارزشهای مارکسیستی غلبه کنیم و سال ۱۹۹۱ به دنبال این بودند که قرن بیست و یکم را قرن آمریکایی اعلام کنند و بگویند که جهان میشود یک دهکده که ارتباطات و فناوری در این دهکده به اوج میرسد و دهکده ارتباطات به کدخدایی آمریکا ایجاد میشود و دیگر مرزها معنایی نخواهد داشت و هر فرد و خانواده با اینترنت به رسانههای جهانی وصل میشود.
وی گفت: بعد از گذشت چند سال متوجه شدند که جمهوری اسلامی ایران درحال تبدیل شدن به یک تهدید است به همین علت ۱۹۹۷ میلادی امنیت ملی آمریکا بیانیهای داد و تصریح کرد که ایران به دنبال جایگزین شوروی شدن است و اگر پنج سال فرصت پیدا کند تهدیدی برای آمریکا در منطقه غرب آسیا خواهد بود.
*ایران، چین و روسیه؛ سه چالش مهم برای آمریکا
طائب با بیان اینکه با وجود همه تلاشها آمریکاییها نتوانستند جلوی ایران را بگیرند، عنوان کرد: ما به تهدید آمریکا و اسرائیل تبدیل شدیم و در دهه سوم به دنبال قدرت منطقهای شدن رفتیم تا اینکه آمریکاییها سند امنیت ملی خود را منتشر کردند و گفتهاند که سال ۲۰۳۰ سالی سرنوشتساز برای جهان است، اگر آمریکا بتواند بر سه چالش بینالمللی و ۶ چالش داخلی غلبه کند حرکت خود را ادامه خواهد داد اما اگر نتواند به سمت منزوی شدن میرود.
وی گفت: چین، روسیه و ایران سه چالش بینالمللی آمریکا هستند چراکه به گفته آمریکاییها چین میتواند در عرصه نظامی، اقتصادی و فناوری از آمریکا هم جلو بزند و تنها کشوری هم که توان ایجاد جنگ جهانی دارد روسیه است و سومین تهدید برای آمریکا هم کشورهایی هستند که دموکراسی آمریکا را تضعیف میکنند و مدل جدید حکمرانی به جهان معرفی میکنند و در حقیقت مدل حکمرانی جدیدی بر اساس آموزههای اسلامی ارائه میکنند که در محوریت این کشورها ایران قرار دارد.
*حمله روسیه به اوکراین برنامههای آمریکا را بهم ریخت
مشاور عالی فرمانده کل سپاه ادامه داد: قرار بود با افزایش اغتشاشات در ایران موجب ضعیف شدن کشور شوند و ایران را مجبور کنند پای میز مذاکره بنشیند و از طرفی با استفاده از برجام و مذاکره ایران را در اختیار قرار گیرند و مدیریت کنند و برای روسیه هم به دنبال ایجاد جنگ بودند تا جنگ اوکراین موجب فشار اقتصادی به روسیه و در نهایت او مجبور به مذاکره با آمریکا شود.
وی گفت: روسها طرح آمریکاییها را متوجه شدند و بجای اینکه در انتظار تقویت شدن اکراین بمانند به اوکراین حمله کردند به همین علت برنامه آمریکاییها عوض شد و اولویت دوم که روسیه بود به اولویت اول تبدیل شد. هر چند فشار به ایران را هم دنبال کردند و اغتشاشات را راهاندازی کردند اما به موفقیت نرسیدند و به خاطر درگیری با ایران و روسیه از تقابل مستقیم و بیشتر با چین کوتاه آمدند و هر چقدر به ۲۰۳۰ نزدیک میشویم تقابل میان آمریکا با کشورهای ایران، چین و روسیه افزایش مییابد.
طائب تاکید کرد: ایران اولویت اول آمریکا بود اما چون روسیه جنگ را شروع کرد و امروز اروپا و آمریکا در جنگ اکراین هزینه زیادی میدهند به همین علت غرب آسیا و ایران در اولویت دوم قرار گرفت و با این فرصت انقلاب اسلامی توانست به پیشرفت بیشتری برسد.
*دموکراتهای آمریکا به دنبال برگشتن به برجام هستند
حسین طائب روند غلبه راهبردی و گفتمانی انقلاب اسلامی بر راهبردها و گفتمان غرب را افزایشی دانست و گفت: اخراج آمریکا از منطقه، شکست غرب در بیثبات کردن ایران و اعتراف آنها بر ناتوانی در براندازی جمهوری اسلامی ایران و همگرایی کشورهای منطقه با ایران زمینهساز گرفتن امتیاز بیشتر از آمریکا شده است.
وی گفت: آمریکا قادر به نهایی کردن هیچ پروندهای علیه ایران همانند هستهای حقوق بشر و تروریست نخواهد بود و از طرفی فضای داخلی آمریکا هم اجازه توافق بزرگ را نمیدهد؛ به همین علت در فاز اول به دنبال آزادسازی پولها و زندانیان و بعد از آن به دنبال افای تیاف و بعد از آن به دنبال برگشتن به برجام هستند.
*اسرائیل از داخل درحال فروپاشی است
مشاور فرمانده کل سپاه با تاکید بر اینکه روند ما در بعد جهانی روند قدرتیابی است، عنوان کرد: روند اضمحلال اسرائیل از طرف داخل، پیرامون و ایران درحال افزایش است؛ در سند ارزیابی استراتژی امنیت ملی اسرائیلیها گفته شده است که اسرائیل با تهدیدهای ایران، پیرامون و داخل روبرو است و هیچ زمانی این حجم از تهدیدات را نداشتهاند.
وی افزود: جریان تندرو اسرائیل توانست در انتخابات با پنج رأی به حاکمیت برگردد اما از زمانی که تندروها روی کار آمدهاند جریان مخالف هر هفته کف خیابان است؛ دولت تندرو برای اینکه این حضور در خیابانها به اسلحهکشی جریان مخالف منجر نشود هر چند وقت یکبار یک جنگ با پیرامون و خارج راه اندازی میکند تا داخلیها از جنگ خارجی بترسند و جنگ داخلی شکل نگیرد اما هر سه جریان تهدید درحال افزایش است و تقابل جبهه مقاومت با اسرائیل به سمت جنگ نقطهای میرود و مسئله فلسطین نیز هر روز بیشتر به مسئله اول جهان اسلام تبدیل و توافق ابراهیم کند میشود، با پیروزی مقاومت در یمن و سوریه تقابل جبهه مقاومت با کشورهای عربی تبدیل به تقابل آنها با اسرائیل میشود و قدرت یابی جبهه مقاومت با افزایش توان نظامی و امنیتی آنها همراه است.
وی گفت: با خارج شدن خاور میانه از اولویت اول آمریکا و تضعیف لابی صهیونیسم در امریکا، واگرایی اسرائیل و آمریکا افزایشی است و تهدیدات امنیتی اسرائیل علیه ایران هم افزایشی است اما منجر به جنگ نمیشود، افزایش تقابل آمریکا با چین و روسیه سبب کاهش فرصتهای اسرائیل در این دو کشور میشود و جایگزینی چند جانبه گرایی به جای یک جانبه گرایی، قدرت یابی ایران، چین و روسیه مقابل آمریکا و اسرائیل و همگرایی کشورهای منطقه با ایران موجب تضعیف دشمن میشود.
*آمریکاییها به شکست سلطه و نزولی شدن هژمون خود اعتراف کردهاند
طائب تصریح کرد: از نظر آمریکاییها ایران دوره تثبیت خود را پشت سر گذاشته است و بعد به تهدید منطقهای برای آمریکا و به ضدهژمون تبدیل شده است. ما امروز میگوییم که آمریکاییها هنوز قدرت اول هستند اما هژمون و سلطه آنان شکسته شده است و دیگر نمیتوانند قدرت خود را بر دیگر کشورها تحمیل کند و به تعبیری هژمون آمریکا روند نزولی دارد و خود آمریکاییها هم این موضوع را قبول دارد که دیگر نمیتواند سلطه برقرار کند و میگویند قدرت ما در ۲۰۳۰ روند نزولی پیدا میکند.
وی با تاکید بر اینکه آمریکا با این همه هزینه و نیروی نظامی باز هم نمیتواند کاری کند، گفت: در زمان جمهوریخواهان دو سوم نیروی نظامی خود را در افغانستان و عراق چرخاندند و هفت تریلیون دلار هزینه کردند اما به سلطه نرسیدند؛ حالا میگویند که ایران از تهدید منطقهای تبدیل به یک ضد هژمون بینالمللی شده و اکنون هم ارزشهای اسلامی در قارههای مختلف درحال ترویج و درحال فراگیر شدن است.
رئیس سابق سازمان اطلاعات سپاه عنوان کرد: قبل از انقلاب اسلامی آمریکا در منطقه نبود و با راهبرد دو ستونی نیکسون ایران و عربستان را در منطقه نماینده خود قرار دادند و تهدید آنها شوروی بود، آمریکاییها برای جلوگیری از دسترسی شوروی به آبهای آزاد، ایران را مسلح کردند تا بتواند مقابل شوروی ایستادگی کند؛ زمانی که جنگ ما اتفاق افتاد عراق موشک دوربرد داشت اما ما نداشتیم و این نشان میدهد که آنها تنها تجهیزاتی را در اختیار ایران میگذاشتند که ایران برای مقابله با شوروی نیاز داشت.
وی گفت: ایران پایگاه آمریکاییها ضد شوروی بود و انقلاب اسلامی هم زمانی که با شعار نه شرقی نه غربی آمد، آمریکاییها گفتند که این منطقه، منطقه آمریکایی است و هر کسی به این منطقه تعرض کند با نیروی واکنش سریع با آن برخورد میکنیم تا اینکه در کشورهای مختلف منطقه عمان، قطر و عربستان پایگاه نظامی ایجاد کردند و بعد کشورها را در مقابل هم قرار دادند، مأموریت اسرائیل هم این بود که دعوا ایجاد کند تا در این دعوا کشورهای منطقه به آمریکا پناه ببرند.
*آمریکا روی حاکمیت دوپارچه ایران حساب باز کرده بود
وی ادامه داد: برآورد آنها این بود که ایران هیچ زمانی ایران به سمت حاکمیت یکپارچه نمیرود و در کنار جریان انقلابی، یک جریان غربگرا هم خواهد بود و تا این دوگانگی وجود دارد، همیشه اختلاف و دعوا در کشور باقی خواهد بود؛ در حاکمیت دوگانه یک قوه به دنبال این است که راهبردهای غرب تحقق پیدا کند و میگوید بدون ارتباط با کدخدا نمیتوان کاری کرد و سند ۲۰۳۰ باید تحقق پیدا کند، درحالی که جریان انقلابی از مقاومت سخن به میان میآورد و میخواهد سیاستهای نظام محقق شود.
طائب گفت: در حاکمیت یکپارچگی هم اختلاف نظر وجود دارد اما همه در اینکه سیاست نظام باید تحقق پیدا کند متحد هستند و موقعی که طرحی در مجلس مصوب شود و شورای نگهبان تایید کند همه به دنبال اجرا میروند اما در حاکمیت دوگانه این اتفاق رقم نمیخورد.
*آمریکاییها با ریلگذاری فرهنگی به دنبال تقابل برهنگی و حجاب در ایران بودند
وی ادامه داد: آمریکاییها که تصور میکردند حاکمیت دوگانه در ایران تا ۲۰۳۰ ادامه دارد و ریلگذاری فرهنگی آنان در ایران جواب خواهد داد، با گسترش ماهواره، اینترنت، شبکهسازی در مدارس، دانشگاهها و ادبیات و هنر به دنبال تغییرات اجتماعی به نفع ارزشهای آمریکایی بودند و میگفتند هر مقدار که جلو میرویم نسل اول انقلاب ضعیفتر میشود و نسل چهارم با ارزشهای آمریکایی به نسل فضای مجازی، تلگرامی و واتساپی تبدیل میشود و پیامش را از فضای مجازی میگیرد؛ این نسل چهارم با نسلهای قبل از خودش از نظر جمعیتی بر نسل اول غلبه میکند و ارزشهای اسلامی و آمریکایی در داخل کشور به تقابل میرسد و برهنگی در مقابل حجاب، مقاومت و ایستادگی در مقابل ذلت قرار میگیرد.
طائب افزود: ریلگذاری اقتصادی را نیز دنبال کردند تا در حاکمیت دوگانه از پیشرفت کشور جلوگیری کنند و صادرات نفت ایران را هم محصور کنند، جمعیت زیاد میشود اما پیشرفت در داخل محقق نمیشود و در نهایت ایران با مشکل جدی روبرو خواهد شد یعنی زمانی که جمعیت زیاد شود اول مجبور است که صادرات برق را متوقف کند و بعد واردات هم داشته باشد، در حوزه بنزین هم صادر کننده است اما دیگر پولی برای پالایشگاه جدید ندارد و باید به مصرف کننده تبدیل شود.
وی ادامه داد: اینکه میگفتند نفت در مقابل غذا و دارو بخاطر این بود که ما در گندم، جو، ذرت، گنجاله، دانههای روغنی و روغن وابسته بودیم و اکنون هم برخی از واردات را انجام میدهیم؛ دشمن به دنبال این بود که از نظر اقتصادی فشار به مردم زیاد شود و با تغییرات فرهنگی مردم را به خیابان بکشد.
*دولت و ملت، برآورد اقتصادی و اجتماعی آمریکا از آینده ایران را برهم زدند
مشاور عالی فرمانده کل سپاه گفت: انتظار آمریکاییها این بود که ایران تا ۲۰۳۰ از بین میرود و از تهدید بودن خارج میشود؛ پیشبینی آنان درست بود اما محاسبات آنان غلط بود. آنان میگفتند که ایران باید ۷۰۰ هزار بشکه صادر کند و در حالی ۲۵ میلیارد دلار درآمد دارد که تنها واردات غذا و دارو ۱۶.۵ میلیارد دلار است؛ این عدد در سال ۱۴۰۰ به ۱۹.۵ میلیارد دلار هم رسید و قرار بود در سال ۱۴۰۲ به ۳۰ میلیارد دلار هم برسد و کشور با استمرار این شرایط با کسری بودجه مواجه میشد.
وی افزود: مصرف برق ما ۶۰ هزار مگاوات بود که تا با این حجم مشکلی نداشتیم و به عراق و ترکیه هم برق صادر میکردیم اما از ۶۰ هزار مگاوات به بعد وارد خاموشی میشدیم و امسال به ۷۴ هزار مگاوات مصرف رسیدیم و برای بیشتر از این مصرف باید نیروگاه درست میکردیم.
طائب تصریح کرد: زمانی ۶ میلیارد دلار بنزین در سال وارد میکردیم اما ستاره خلیج فارس را که سپاه ساخت به صادر کننده بنزین تبدیل شدیم.
وی گفت: پیشبینی آمریکاییها درست بود که اگر روند قبلی ادامه پیدا میکرد دیگر زیرساختها جوابگو نمیبود اما دولت و مجلس یکپارچه شکل گرفت و سرود سلام فرمانده در ایران و منطقه فراگیر شد و آمریکاییها متوجه شدند که برآورد آنان در مورد وضعیت اجتماعی غلط درآمده است؛ اربعین و غدیر هم نشان از شکست آنان داد، از نظر اقتصادی هم دولت جدید وقتی وارد میدان شد گردش با آسیا و شرق را مطرح کرد و آمریکاییها گفتند که اگر به ایران دوباره فرصت دهیم باز هم بازسازی میشود به همین علت اغتشاشات را جلو انداختند چراکه متوجه شدند که ایران حاکمیت یکپارچه گرفته است و اگر به ایران فرصت دهند در دوراهی قرار نمیگیرد به همین علت همه آنان از پای میز مذاکره بیرون رفتند و اغتشاشات را سازماندهی کردند.
طائب گفت: در طرح قدیمی خود به دنبال این بودند که ایران را از نظر اقتصادی و فرهنگی به میزانی ضعیف کنند تا با مباحث امنیتی کار را تمام کند اما با شکل گیری حاکمیت یکپارچه یک فتنه بزرگ را زودتر شروع کردند و با اپوزسیون ما عکس یادگاری هم گرفتند و گفتند ایران را در سال ۱۴۰۱ در دوراهی قرار میدهیم که ایران بگوید یا منزوی میشوم تا مقاومت نمیکنم اما هدایتهای رهبری منجر به شکست دشمن شد.
* پیشرفت دولت سیزدهم موجب ورود زودهنگام دشمن به فتنه بزرگ و اغتشاشات شد
وی با بیان اینکه کاری که با شهید علیوردیها کردند نشان از بغض آنان نسبت به انقلاب اسلامی بود، گفت: رهبری به دولتیها گفتند که کارهای دشمن بخاطر پیشرفت دولت است، جهاد تبیین را مطرح کردند و پله به پله هدایت کردند و نتیجه هدایتها جمع شدن اغتشاشات شد و ۲۲ بهمن ماه جمعیت بیشتری به میدان آمد و آمریکاییها به سرعت موضوع برگشتن به مذاکرات را مطرح کردند.
مشاور عالی فرمانده کل سپاه عنوان کرد: اتحادیه عرب ۱۴ سال پیش سوریه را از اتحادیه خارج کرد و گفت تا بشار هست دیگر سوریه عضو اتحادیه نیست اما دوباره مصوب کردند که سوریه به اتحادیه برگردد؛ در دورانی گفتند که یمن با بمبباران و موشک باران از بین میبریم، عربستانیها پولهای بسیاری را به آمریکاییها دادند تا انصارالله نتواند عربستان را بزند و زمانی که امارات و عربستان از انصارالله خوردند اعتراض کردند که چرا امنیت ما تامین نشد و این موضوع هم موجب بی اعتمادی آنان نسبت به آمریکا شد.
وی از چالشهای داخلی آمریکا یاد کرد و گفت: آمریکاییها از سال ۲۰۰۰ میگویند که برای ۲۰۲۵ جمعیت آنان افزایش بسیار خواهد داشت و این یک ضرر است، هزینه درمان هم افزایشی است و نرخ مرگ و میر هم کاهشی است و افزایش بیمه بازنشستگی هم مشکلساز است و در نهایت بودجه درمانی و بازنشستگی از بودجه نظامی بیشتر میشود و اگر خلق ثروت نشود آمریکا با بحران جدی روبرو خواهد بود.
طائب افزود: در سال ۲۰۲۵ تهدیدات داخلی آمریکا بیشتر نمایان میشود و باید نیروهای مسلح را در داخل و دور خود جمع کنند و امروز بیش از ۸۵ میلیون نفر جمعیت آمریکایی دیگر بیمه درمانی ندارند و تهدید دیگر هم این است که چین در حوزه بیولوژیکی در مقابل آمریکا قرار گرفته و تا ۲۰۳۰ ویروسهای بدتر از کرونا هم میآید که برای آمریکا ناشناخته است و این مشکلساز میشود.
وی در مورد اهداف حضور آمریکا در افغانستان گفت: آمریکاییها ۲۰ سال پیش به افغانستان آمدند چرا که به دنبال مواد مخدر و تروریست بودند، امروز که خارج شدند مواد مخدر بیشتر شده و حاکمیت هم در اختیار طالبان قرار گرفته است. طالبان هم واگرای از آمریکا و همگرا با ایران و دیگر همسایهها و درگیر با داعش شده است و به عبارتی طالبان در درگیری با داعش تلفات میدهد.
*آمریکا به دنبال جلوگیری از تقابل میان طالبان و داعش است
وی افزود: تلاش آمریکاییها این است تا طالبان دیگر با داعش درگیر نشود و داعش در مرز شرق ایران مستقر شود و مرز ایران را ناامن کند و از ایران هم واگرا شود درحالی که راهبرد ما حسن همجواری با کشورهای همسایه است و باید مسائل تاکتیکی را هم مورد توجه قرار دهیم.
طائب گفت: آمریکا در دانشگاهها و فضای مجازی میگوید ایران از آب هیرمند کوتاه میآید و میخواهد ایران را ضعیف نشان دهد که در جاهای مختلف کوتاه میآید درحالی که این موضوع حقیقت ندارد و ما بر سر مسائل راهبردی با کسی تعارف نداریم.
*اسرائیل به دنبال تقابل آسیای میانه با ایران است
وی از تقویت رابطه ایران با کشورهای جنوبی یاد و اظهار کرد: اسرائیلیها کشورهای جنوب ما را با ما درگیر میکردند درحالی که اکنون کشورهای جنوب درحال نزدیک شدن به ما هستند و امروز اسرائیلیها در قفقاز و آسیای میانه به دنبال ایجاد تقابل با ایران هستند، اسرائیلیها میخواهند ما را با آذربایجان و ترکمنستان دعوا بیاندازند و ما باید حسن همجواری را مورد توجه قرار دهیم اما این به معنای کوتاه آمدن نیست.
طائب از تشکیل کنسرسیوم کریدور شمال جنوب توسط ایران و با مشارکت چندین کشور یاد کرد و گفت: در این راه قرار است روسیه و اروپا به آبهای آزاد وصل شوند و بهترین راه برای این ترانزیت یکی آذربایجان بعد ایران و بعد کشورهای هند و چین و آبهای ازاد است و مسیر دوم هم گذشتن از گرجستان، ترکیه، عراق و آبهای آزاد است که راه مقرون و بصرفه مسیر ایران است. هر چند آمریکاییها به دنبال این هستند که این راه ارتباطی شکل نگیرد اما برخی از کشورهای پولدار منطقه گفتهاند که ما هزینه را میدهیم که از این مسیر استفاده شود.
وی ادامه داد: آمریکاییها در هند نشستند و کریدور جدیدی که از کشورهای منطقه به اروپا و اسرائیل برسد را دنبال کردند درحالی که ما راههای سرخس از چابهار را دنبال میکنیم و از آذربایجان تا بندرعباس به دنبال یک خط هستیم، هر چند ما در این مسیر ۱۶۰ کیلومتر خط قطاری نداریم و دولتهای گذشته هم نمیخواستند این کار انجام شود اما اکنون این خط در اولویت دولت است و تا دو سال و نیم دیگر تکمیل میشود.
طائب افزود: ما از رشت تا آستارا دیگر نیاز به تریلی نداریم؛ خط سوم هم این است که در کنار آذربایجان تا بندرعباس یک خط دیگر ایجاد خواهیم کرد. روسها هم اعلام آمادگی کردند که ما سرمایهگذاری میکنیم؛ بندر کاسپین با ریل به بندر عباس وصل میشود و در این صورت بخشی از مشکلات رفع میشود. کشور به ۴۰۰ لوکوموتیو، حجم قابل توجهی ریل و واگن نیاز دارد و سرمایهگذاری سنگینی در این حوزه درحال انجام است که مورد توجه غربیهاست.
وی ادامه داد: عراق کشور آمریکایی نیست اما کوتاه هم آمده است و وقتی نفت را میفروشد پولش به بانک مرکزی آمریکا میرود و آمریکا اول طلب خود را از جنگ در عراق برمیدارد و بعد هم بدهی سازمان ملل در جنگ کویت را میدهد و بعد هم میگوید این پول باید کجا هزینه شود.
طائب گفت: اکنون عراق به گاز و برق نیاز دارد و مجبور است ۱۵ درصد از نفت خام خود را به ما بدهد و از ما فرآورده بخرد، کشوری که زیرساختش بر مبنای وابستگی بود داعش توانست خسارتهای سنگینی به آن وارد کند اما کشوری که وابسته نبود داعش را از منطقه بیرون کرد.
*برخی اجازه نمیدادند با چهار نفری که انحصار غذا را در اختیار داشتند برخورد کنیم
وی ادامه داد: مصرف غذا ۱۶.۵ میلیارد دلار در سال برای کشور هزینه داشت که این مبلغ را مستقیم به مردم دادیم و انحصار واردات غذا در اختیار چهار نفر بود و هر زمانی که ما میخواستیم با این افراد برخورد کنیم، میگفتند که اگر برخورد کنید میگوییم سپاه و قوه قضاییه نمیگذارند به مردم غذا برسد!
وی افزود: برای حل این مسأله گفتیم انحصار را بشکنید و چند نفری هم معرفی شدند؛ اما کاری کرده بودند که طرف خارجی فقط با این چهار نفر به صورت غیرنقد کار میکردند و اگر اسم فرد پنجمی میآمد حتما باید نقد کار میکرد و کسی توان نقد کار کردن با طرف خارجی را نداشت به همین علت هم کار منحصر به همان چهار نفر باقی میماند.
طائب گفت: دولت سیزدهم، سه کار در این زمینه انجام داد؛ نخست ارتباط غذا را با دلار و ارز ۴۲۰۰ تومانی قطع کرد؛ دولت قبل از کشاورز گندم را ۴۵۰۰ تومان میخرید اما این مبلغ در دولت جدید به ۱۲۵۰۰ تومان رسید و سال گذشته ۶ میلیون تن واردات گندم داشتیم و ذخایر راهبردی را به ۷۰ درصد رساندیم و امسال هم خرید از کشاورز را از مرز ۱۰ میلیون تن عبور دادیم و برآوردها این است که در سال اینده ما صادر کننده گندم خواهیم شد.
وی با اشاره به وضعیت آب کشور تصریح کرد: در دولت قبل نمیگذاشتند که آبهای ژرف از زیر زمین استفاده شود و برآورد آنان این بود که ما به جایی میرسیم که باید نفت خام بدهیم و آب بگیریم اما امروز ۶ مسیر انتقال آب از دریا به کشور و تصفیهخانههای بزرگ درحال احداث است، ساخت سدها با قدرت درحال انجام است و زیرساختهای شبکهای در خوزستان، همدان و کردستان درحال انجام است و دیگر در آب وابسته نیستیم.
طائب گفت: سرمایهگذاری در حوزه آب درحال انجام است و رئیسی ۱۳۰ میلیارد دلار تفاهمنامه با کشورهای منطقه انجام داد اما زمانی که کشور ناامن باشد دیگر کارهای کشور جلو نمیرود. و ما باید قدر جانبازان، مردم و شهدا را بدانیم افرادی که ایثارگری کردند تا کشور در مسیر رشد قرار گیرد.
وی تصریح کرد: در حوزه ترانزیت شاهد افزایش ۳۰ درصدی بودیم اما تا اغتشاشات شکل گرفت میزان ترانزیت کاهش یافت؛ اکنون که ثبات پیدا کردیم کشورهای مختلف درحال سرمایه گذاری در ایران هستند.
مشاور عالی فرمانده کل سپاه گفت: انسجام و یکپارچگی دولت درحال افزایش است و رشد تورم درحال کنترل است اما نتیجه آن به زودی به سفره مردم نمیرسد، در دولت احمدی نژاد ارز از ۹۰۰ به ۳۲۰۰ رسید و در دولت روحانی هم همه منابع استفاده شد اما باز هم دلار افزایش یافت؛ دولت سیزدهم هم فروش نفت مطلوبی دارد و میتوانست دلار را به بازار برساند و به زیرساخت اختصاص ندهد تا تورم به تاخیر برسد اما دلار را برای زیرساخت هزینه کرد تا کشور پیشرفت کند و در آینده تورم کنترل اساسی شود.
در پایان این مراسم از پدر شهید آرمان علی وردی تجلیل به عمل آمد.
منبع: مشرق
کلیدواژه: تحلیل روز قیمت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایالات متحده آمریکا رژیم صهیونیستی حسین طائب علی وردی اغتشاشات 1401 اغتشاشات اغتشاشات در ایران برجام سپاه پاسداران خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت مشاور عالی فرمانده کل سپاه بعد از آن به دنبال ارزش های آمریکایی ارزش های اسلامی درحال انجام حاکمیت دوگانه کشورهای منطقه انقلاب اسلامی سرمایه گذاری میلیارد دلار اسرائیلی ها آمریکایی ها برای آمریکا همین علت چین و روسیه متوجه شدند ریل گذاری پیش بینی تبدیل شد چهار نفر شکل گرفت طائب گفت ارزش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۲۳۲۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کیهان: فاجعه برجام در انتظار لایحه عفاف! /جمهوری اسلامی: روحانیت خودش پیشقدم شود/از پرواز با بال استعدادها تا پرواز با جت شخصی
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که خداحافظی با اقتصاد زیر زمینی، تولید زیر تیغ واردات یارانه ای، چالش از سرگیری مذاکرات هستهای و یک صندلی و چندین مدعی در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
کیهان: فاجعه برجام در انتظار لایحه عفاف!
حسین شریعتمداری مدیرمسئول کیهان در بخشی از یادداشتی در شماره امروز این روزنامه نوشت: ۱- شاید از تیتر یادداشت پیش روی تعجب کنید و از خود بپرسید؛ «برجام» با لایحه «عفاف و حجاب» چه نسبتی دارد؟! در نگاه اول حق با شماست! موضوع برجام فناوری هستهای و مقصود از آن لغو تحریمهای ظالمانه و غیرقانونی علیه کشورمان بود، ولی موضوع لایحه عفاف و حجاب، مقابله با پدیده پلشت و خانمانسوز کشف حجاب است. اما مروری -هرچند گذرا- بر متن لایحه عفاف و مسیری که تاکنون طی کرده است، این نگرانی جدی را پیش میکشد که مبادا همانگونه که برجام به جای لغو تحریمها، تعداد آنها را دو برابر کرد، لایحه عفاف و حجاب نیز به جای پیشگیری از ناهنجاری کشف حجاب، گسترش این پدیده پلشت را به دنبال داشته باشد! مجلس قبلی برجام را بیتوجه به انتقادات جدی و مستند منتقدان، ظرف ۲۰ دقیقه تصویب کرد و شد آنچه نباید میشد! مراحلی که در تصویب لایحه عفاف و حجاب دنبال میشود نیز با آنچه بر سر تاسیسات هستهای کشورمان آوار شد، شباهتهایی دارد و صد البته با دامنهای بسیار گستردهتر و خطرناکتر! تعجب نکنید. بخوانید!
۲- این روزها لایحه موسوم به عفاف و حجاب برای بررسی نهائی در دستور کار شورای محترم نگهبان قرار گرفته است. پیش از این و در طول نزدیک به یک سالی که از تهیه و تنظیم این لایحه میگذرد، در چند نوبت و متناسب با مراحل مختلفی که لایحه طی میکرد، به ارزیابی و نقد مستند برخی از مفاد آن پرداخته بودیم، ولی متاسفانه علیرغم برخی تغییرات، موارد سؤالبرانگیز کماکان و یا کم و بیش در متن لایحه دیده میشود که میتواند کارآمدی آن را با تردیدهای جدی روبهرو کند. از این روی، اشاره به نکاتی را در این خصوص خالی از فایده نمیدانیم.
۳- اولین پرسش که اساسیترین نیز هست، این که لایحه یاد شده بر اساس کدام نیاز و برپایه کدام ضرورت تهیه شده است؟!
الف: اگر پاسخ آن است که برای مقابله با کشف حجاب و حفظ عفت عمومی نیاز به قانون داشتهایم که باید گفت این پاسخ قابل قبول نیست! چرا که موضوع و متن مواد ۶۳۸ و ۶۳۹ از قانون مجازات اسلامی و قانون موسوم به البسه (مصوب ۲۸ اسفند ۱۳۶۵) به وضوح در این خصوص بوده و هست؛ بنابراین فقدان قانون نمیتواند انگیزه قابل پذیرشی برای تهیه لایحه مورد اشاره باشد.
ب: ممکن است گفته شود که قوانین موجود کافی نبوده و نیاز به اصلاح داشته است! در این صورت میتوانستند با ارائه ماده واحده، مفاد قانون قبلی را اصلاح کنند!
ج: بر فرض که تهیه و تدوین قانون تازهای برای حجاب ضرورت داشته است! سؤال این است چرا مادام که قانون جدید به تصویب نرسیده است، این پدیده خسارتآفرین به حال خود رها شده و برای پیشگیری از آن به قوانین موجود عمل نشده است؟ این «ترک فعل» که مصداق روشن عمل مجرمانه است با کدام توضیح قابل قبولی صورت گرفته است؟!
۴- ممکن است ادعا شود که روبهرو شدن با شرایط خاص! علت احساس نیاز به تهیه این لایحه بوده است! که باید پرسید: کدام شرایط خاص مورد نظرتان است؟! جامعه روال عادی خود را طی میکرد و رخداد و شرایط ویژهای در میان نبود. حضرت آقا در دیدار رمضانی مسئولان نظام به همین نکته اشاره کرده و میفرمایند: «یک مطلب دیگری را من میخواهم مطرح کنم و آن چالش تحمیلی مسئله «حجاب» در کشور است. مسئله حجاب تبدیل شده به یک چالش و بر کشور ما تحمیل شده، این را تحمیل کردند. کسانی نشستند نقشه کشیدند، برنامهریزی کردند که حجاب بشود یک مسئله در کشور ما، در حالی که چنین مسئلهای در کشور وجود نداشت، مردم با شکلهای مختلف داشتند زندگی میکردند». آیا پیش کشیدن لایحه حجاب و عفاف بیآن که ضرورتی داشته باشد، بخشی از پازل دشمن و کمک به این «چالش تحمیلی» نبوده است؟!
۵- آیا موارد یاد شده شکبرانگیز نیست؟! و انگیزه تدوین و تهیه لایحه موسوم به حجاب و عفاف را با تردیدهای جدی روبهرو نمیکند؟! و آیا اقدام به تهیه این لایحه همان «چالش حجاب» نیست که در غفلت و سادهاندیشی مسئولان، به نظام و تودههای عظیم مردم متدین و پاکباخته کشورمان تحمیل شده است؟! اگر پاسخ منفی است، بفرمایید چرا از هنگام تهیه لایحه عفاف تاکنون، ناهنجاری کشف حجاب گستردهتر شده است؟! چرا برخلاف تاکید رئیس قوه قضائیه و رئیسجمهور بر اجرای قوانین موجود، از اجرای آن خودداری شده است؟! چرا لایحهای با ۹ ماده از سوی قوه قضائیه و افزایش آن به ۱۵ ماده توسط قوه مجریه وقتی به مجلس میرود به ۷۱ ماده و در حجم انبوه ۳۲۴۲۱ کلمه
(بخوانید کلیات ابوالبقا) تبدیل میشود و نزدیک به یک سال در کوچه پس کوچههای مجلس معطل میماند؟!
جمهوری اسلامی: روحانیت خودش پیشقدم شود
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان روحانیت خودش پیشقدم شود نوشت: بار دیگر به مناسبت بررسی بخش هزینههای لایحه بودجه کل کشور سال ۱۴۰۳ فهرستی از بودجههای پیشنهادی دولت برای نهادهای فرهنگی و مذهبی در فضای مجازی و رسانهها منتشر شد که با اعتراضهائی همراه است. اعتراضها عموماً بر این محورها متمرکز هستند که در شرایط دشوار اقتصادی کشور چرا به این نهادها بودجه تعلق میگیرد و یا چرا چنین مبالغ زیادی برای آنها پیشنهاد شده است؟ محور دیگر اعتراض نیز اینست که این نهادها تاثیر ملموسی بر زندگی مردم ندارند و به همین دلیل تخصیص چنین بودجههائی به آنها منطقی نیست.
طبق آنچه در فهرست منتشرشده آمده، جمع مبلغ پیشنهادی برای نهادهای فرهنگی و مذهبی ۶۷۰ هزار میلیارد ریال است که البته رقم قابل توجهی است. بدون اینکه درباره محورهای اعتراضات یادشده قضاوتی داشته باشیم، بر این نکته تاکید میکنیم که بعضی از نهادهائی که نامشان در فهرست آمده اصولاً وجودشان ضرورتی ندارد، بعضی دیگر از آنها خاصیتی ندارند، تعدادی نیز به میزان بودجهای که برای آنها پیشنهاد شده اثربخشی ندارند و در مورد حرم امام خمینی نیز همانطور که در سالهای گذشته بارها تذکر دادیم اصولاً اینهمه توسعه و خرجتراشی خلاف مشی خود امام است. باقی میماند بودجهای که برای حوزههای علمیه پیشنهاد شده که اشکال اساسی آن مربوط به استقلال روحانیت است.
در سالهای گذشته هنگامی که به تخصیص بودجه دولتی برای حوزههای علمیه و نهادهای مرتبط با آنها انتقاد میکردیم، بعضی از طلاب و علما در قالب گلایه به ما میگفتند مگر از وضع شدیداً فلاکتبار طلاب و روحانیین از نظر معیشت خبر ندارید که به بودجه مربوط به حوزههای علمیه اعتراض میکنید؟
جواب ما این بود و اکنون نیز اینست که میدانیم بسیاری از طلاب و فضلای حوزههای علمیه و حتی علمای شهرستانها با فقر و ناداری دست و پنجه نرم میکنند و تعداد زیادی از آنها بخش قابل توجهی از وقت خود را به کارهای خدماتی از قبیل پیک موتوری، مسافرکشی و تمیز کردن خانهها و شرکتها مشغولند تا بتوانند از عهده حداقل هزینه زندگی برآیند. با اینحال به دلایل متعدد معتقدیم روحانیت نباید از بودجه دولتی ارتزاق کند. ممکن است افرادی به دلایل خاصی که دارند، اعتقادی به آنچه ما به عنوان دلایل متقن برای ضرورت اجتناب روحانیت از پذیرش بودجه دولتی مطرح میکنیم نداشته باشند. این، حق طبیعی آنهاست که اینگونه فکر کنند و از تخصیص بودجه دولتی به حوزههای علمیه دفاع نمایند. میبینیم که در عمل نیز تفکر آنها بر کشور حاکم است و متولیان امور به آنچه دیگران با نیت خیرخواهی و مصلحتاندیشی برای روحانیت میگویند اعتنائی نمیکنند و ترتیب اثر نمیدهند.
مهمترین دلیل ما برای این تفکر که حوزههای علمیه و دستگاههای مرتبط نباید از بودجه دولتی ارتزاق کنند اینست که وابسته شدنشان به بودجه دولتی آنها را به دولت و حکومت وابسته میکند و استقلال را که سرمایه اصلی روحانیت است از آن سلب مینماید. هیچکس نمیتواند ادعا کند که روحانیت میتواند به بودجه دولتی وابسته باشد و در عین حال استقلال خود را هم حفظ کند. علت اینکه امام خمینی هرگز اجازه استفاده حوزههای علمیه از هیچ بودجهای غیر از آنچه مردم با طیب خاطر به آنها میدهند را ندادند، همین بود که آن را با استقلال روحانیت در تضاد میدانستند. تجربه چند دهه اخیر نیز بر صحت نظر امام خمینی مهر تایید گذاشته است. مراجع صاحبنام و ذینفوذی مانند مرحوم آیتالله فاضل لنکرانی و آیتالله صافی گلپایگانی نیز بر همین عقیده بودند و همین مسیر را ادامه دادند.
نکته دیگری که باید مورد توجه روحانیت قرار گیرد اینست که تنگناهای معیشتی در حال حاضر به آنها اختصاص ندارد. این، گرفتاری بزرگی است که دهها میلیون نفر از مردم کشورمان با آن دست و پنجه نرم میکنند. افتخار روحانیت در طول تاریخ این بود که مانند ضعیفترین اقشار جامعه زندگی میکرد و به همین دلیل، خودش محبوب و کلامش نافذ بود. حالا هم باید مانند مردم عادی زندگی کند تا مردم پذیرایش باشند. مردم وقتی استقلال روحانیت را ببینند و احساس کنند که حامی آنها و زبان گویای آنهاست، حاضرند هرچه دارند را با روحانیت تقسیم کنند تا این نهاد باقی بماند و بتواند در مقاطع حساس در برابر ظلم و ناروا بایستد.
خوبست این را هم به عنوان نکته پایانی بگوئیم که بودجههای دریافتی حوزهها بیش از آنکه صرف طلاب نیازمند شود به پشتمیزنشینانی میرسد که حوزههای علمیه بدون آن میزها هم میتوانند ادامه حیات بدهند و چه بسا حیات بهتر. با توجه به این واقعیتها آیا بهتر نیست روحانیت خودش پیشقدم شود و از گرفتن بودجه دولتی خودداری کند؟
از پرواز با بال استعدادها تا پرواز با جت شخصی
ناصر ذاکری طی یادداشتی در شماره امروز شرق با عنوان از پرواز با بال استعدادها تا پرواز با جت شخصی نوشت: پرونده مجازبودن خرید و تملک جت شخصی پس از مصاحبه اخیر رئیس سازمان هواپیمایی کشوری مورد توجه رسانهها قرار گرفت و حتی توضیح بعدی سازمان که این قانون مربوط به دو دهه پیش است، نتوانست موضوع را برای مخاطبان هضمکردنی یا تحملپذیر کند. درواقع تملک جت شخصی به خودی خود امر چندان مهمی نیست. درست مثل هر حوزه دیگر در اقتصاد، فرد با درنظرگرفتن شرایط خود تصمیم به خرید کالایی خاص میگیرد. بهعنوان مثال فردی برای تعطیلات آخر هفته خود دو میلیون تومان کنار میگذارد و آن دیگری متناسب با درآمدش صد برابر این مبلغ را هزینه میکند؛ اما اهمیت این پرونده ارتباط نزدیک با شرایط خاص اقتصادی و اجتماعی امروزمان دارد که در زیر به چند نکته مرتبط با آن اشاره میکنم:
۱ – تورم دورقمی شرایط دشواری را برای گروه عظیمی از شهروندان کشور ایجاد کرده و آنان مجبور هستند برای ایجاد تعادل بین دخلوخرج خود بسیاری از سرفصلهای ضروری هزینه را حذف کنند و حتی از خیر درمان بیماریهایشان نیز بگذرند. سفر هوایی سالهاست از سبد مصرفی این گروه عظیم خط خورده است. گفتنی است که با عنایت به سطح دستمزد مصوب قانون کار برای سال جاری، حقوق ماهانه یک کارگر معادل قیمت بلیت رفت و برگشت هوایی در مسیر تهران به مشهد برای یک خانوار دونفره است؛ ازاینرو روشن است که سفر هوایی جایی در زندگی جاری گروه کثیری
از شهروندان ندارد.
۲ – سیاستگذاری نامعقول اقتصادی در طول دهههای گذشته منتهی به شکلگیری فاصله طبقاتی بسیار عظیم شده و در کنار فقر آزاردهنده گروه کثیری از شهروندان، رفاهی حیرتانگیز و باورنکردنی برای گروهی اندک به ارمغان آورده است. سطح زندگی بهاصطلاح لاکچری آنان به گونهای است که نداشتن جت شخصی را میتوان یک محرومیت جدی برایشان تلقی کرد که طبعا باید برایش چارهای اندیشیده شود.
۳ – بسیاری از ثروتمندان بزرگ کشور تاجران جوان و تازهکاری هستند که نه به اتکای نبوغ کارآفرینی؛ بلکه با کمک روابط خانوادگی و استفاده از نفوذ خانوادگی به ثروتهای کلان دست یافتهاند. مثلا فلان جوان تازهکار با استفاده از فرصتی که تحریم نفت ایران ایجاد کرده و با کمک حامیان بانفوذش و با ادعای تکراری «دورزدن تحریم» یکشبه ره صدساله طی کرده و به ثروتی افسانهای دست مییابد. بهاینترتیب میتوان ادعا کرد بیشتر متقاضیان خرید و استفاده از جت شخصی، این گروه ثروتمندان تازه بهدورانرسیده و برخوردار از رانت خانوادگی خواهند بود.
۴ – در شرایط کمبود منابع مالی دولت، سازمانهای دولتی ناگزیر هستند شیوههای جدیدی را برای کسب درآمد و ترازکردن دریافتیها با پرداختیهایشان بیازمایند. ارائه خدمات به دارندگان جت شخصی راهی بسیار مناسب برای کسب درآمد است؛ آنهم در شرایطی که افزایش قیمت بلیت و فرسودگی ناوگان هوایی به شکلگیری ظرفیت بیکار در اکثر فرودگاههای کشور منتهی شده است.
۵ – سالهاست که در حوزه مدیریت شهری از ضرورت افزایش سهم شبکه حملونقل عمومی در حملونقل شهری سخن گفته میشود که صرفههای بسیاری برای اقتصاد کلان کشور ایجاد میکند و درواقع اولویتدادن به منافع اجتماعی در مقایسه با منافع فردی را مطرح میکند؛ اما اینک برخی الزامات اقتصادی متولیان امر را در مسیری سوق داده که به فکر ارائه خدمات به «ازمابهتران» با هدف کسب درآمد بیشتر باشند.
اما نکته تأملبرانگیز این است که قانون اساسی ما بهعنوان دستاورد زیباترین و باشکوهترین انقلاب تاریخ بشر، شرایطی آرمانی را تصویر میکند که در آن محدودیتهای مادی نمیتواند مانع پرواز با بال استعدادها شود. جامعه موظف است هرگونه امکان پیشرفت را در اختیار تکتک شهروندان در دوردستترین روستاها قرار بدهد تا هرکسی بتواند تا هر ارتفاعی که آرزویش را دارد، پرواز کند، تولید ثروت کند، کسب علم و معرفت کند یا در اندیشه رشد معنوی خود باشد و به عبارتی فقر خانوادگی یا توسعهنیافتگی منطقه نباید مانع پرواز او شود. اینک با گذشت سالها دولتمردان در دفاع از عملکرد خود میتوانند به فهرست بلندبالایی از مشکلات اشاره کنند که مانع تحقق این رؤیای ارزشمند و باشکوه شدهاند؛ همان مشکلاتی که آنان را واداشت تا از انجام تعهد آموزش رایگان یا تأمین مسکن برای همگان شانه خالی کنند؛ اما گویا از دید دولتمردان محترم این ناکامی دردناک دلیل آن نمیشود که فرصت نوعی دیگر از پرواز را از مردم بگیریم: اگر پرواز با بال استعدادها مقدور نشد، به جایش امکان پرواز با جت شخصی را فراهم میکنیم!
آرمان نیکاندیشانی که متن قانون اساسی را نوشتند، این بود که حتی فرزندان فقیرترین و محرومترین خانوادههای کشور از پرواز با بال استعداد بازنمانند؛ اما اینک پرواز با جت شخصی فقط مختص کسانی است که فرزند فلان فرد متنفذ باشند و با استفاده از رانت نام خانوادگی اجازه «دورزدن تحریم» را بیابند؛ کسانی که لابد در گام بعدی متقاضی داشتن «فرودگاه شخصی» هم خواهند بود.